۱ مطلب با موضوع «اندیشیدن :: مغالطه‌ها» ثبت شده است

در سال ۱۹۰۳ میلادی، پرسپه-رنه بلندلو که از فیزیک‌دانان معروف فرانسوی، عضو فرهنگستان علوم فرانسه و استاد دانشگاه نانسی بود اعلام کرد یک اشعه جدید کشف کرده و اسمش رو N-ray یا اشعه N گذاشت؛ به ادعای بلندلو، این اشعه در اثر عبور جریان برق از یک کریستال تولید می‌شه. بقیه‌ی دانشمندان به سرعت حرفش رو قبول کردن و چندین مقاله در مورد اشعه N نوشته شد و فرهنگستان علوم فرانسه به پاس اکتشاف اشعه N یک جایزه به بلندلو اهدا کرد (هر چند تعدادی از دانشمندان اون زمان اعلام کردن که موفق به مشاهده‌ی اشعه N نشدن).

رابرت وود، به درخواست مجله Nature به فرانسه رفت تا صحت یافته‌های بلندلو رو تایید کنه، وود در اتاق آزمایش که تاریک بود یکی از منشورهای آزمایش رو برداشت و کریستال اصلی که قرار بود اشعه  N رو ساتع کنه با یه تیکه چوب جابجا کرد! اشعه N نباید در این آزمایش مشاهده می‌شد اما آزمایش کنندگان همچنان اعلام کردن که اشعه N تولید و مشاهده شده! توضیحات وود در مجله Nature چاپ شد (Wood 1904). در سال ۱۹۰۵ تمام دانشمندان پذیرفتند که اشعه N واقعیت نداره و مشاهداتشون خطا بوده اما بلندلو تا سال‌ها بعد نپذیرفت که در مشاهده اشعه N دچار خطا شده!

در سال ۱۹۶۰ میلادی، پیتر ویسن یک بازی طراحی کرد. در این بازی ۳ عدد به دانشجویان داده می‌شه: ۲-۴-۶ و از دانشجویان خواسته می‌شه قانون حاکم بر این سری عددی رو حدس بزنن، دانشجویان باید یک فرضیه از قانون بسازن و بعد با تست کردن اعداد مختلف مطمئن بشن فرضیه‌شون درست بوده یا نه؛ مثلا دانشجو می‌تونه بپرسه اعداد ۲۴-۲۶-۲۸ از قانون تبعیت می‌کنن؟ و استاد می‌گه بله. قانون بازی خیلی ساده بود! کافی بود اعداد اعلامی «به ترتیب از کوچک به بزرگ» باشن اما از ۲۹ دانشجو فقط ۶ نفر تونستن بدون حدس غلط، مستقیما جواب درست رو بگن. ویسن در یک مقاله عنوان کرد که دانشجویان فقط اعدادی رو مورد تست قرار می‌دادند که تایید کننده‌ی فرضیه‌شون باشه و به همین دلیل متوجه نمی‌شدن که فرضیه‌شون اشتباهه!

در سال ۲۰۱۵، پیتر فراست و همکاران آزمایش جالبی انجام دادند. در این آزمایش نظر شرکت کنندگان در مورد کنترل اسلحه پرسیده می‌شه، بعد تعدادی مقاله با نظرات مختلف به شرکت کننده نمایش داده می‌شه و فرد حق داره هر کدوم رو خواست کامل بخونه. نهایتا میزان یادآوری مقالات توسط شرکت کننده مورد سنجش قرار می‌گیره. در این آزمایش مشخص شد شرکت کنندگان هم در مرحله دوم (انتخاب مقالات جهت مطالعه کامل) و هم مرحله سوم (یادآوری مقالات)، بیشتر به سمت مقالاتی می‌رفتند که تایید کننده‌ی نظرشون (مرحله‌ی اول) باشه.

سوگیری تاییدی چیه؟

سوگیری تاییدی یعنی تلاش مغز انسان برای جمع‌آوری، ذخیره‌سازی و پردازش داده‌ها به نحوی که با نظرات پیشین سازگار باشه؛ به این معنی که:

۱- در مورد یک مسئله خاص، مغز ما تلاش می‌کنه اطلاعات رو طوری جمع آوری کنه که نظراتمون زیر سوال نرن (مثال دانشجویان ویسن).

۲- مغز ما در تحلیل احتمالات دچار مشکل می‌شه و شانس موفقیت رو بیشتر از اون چیزی که واقعا هست ارزیابی می‌کنه (مثال بلندلو).

۳- وقتی به موضوعی خاص فکر می‌کنیم، حافظه‌ی ما چیزایی رو به یاد میاره که تاییدکننده‌ی نظرمون هستن (مثال آزمایش پیتر فراست)

در شرایط خاصی سوگیری تاییدی تشدید می‌شه! هر چقدر مدت زمان بیشتری از پذیرش یک نظر خاص بگذره، احتمال سوگیری در جهت تایید اون نظر هم بیشتر می‌شه، مثلا کسی‌که برای ۱۵ سال فکر می‌کرده زن‌ها راننده‌های بدی هستند، بیشتر از کسی‌که فقط ۶ ماه همچین نظری داشته دچار سوگیری تاییدی می‌شه. هم‌چنین اگه سوگیری تاییدی در کنار سوگیری به مرجعیت (Authority bias) یا سایر خطاهای شناختی قرار بگیره شرایط سخت‌تر می‌شه مثلا وقتی یک شرکت یا حزب سیاسی یک طرح جدید رو شروع می‌کنه، پذیرش شکست طرح برای ناظرین سخت خواهد بود خصوصا اگه رئیس شرکت یا حزب اون طرح رو پیشنهاد داده باشه!

سوگیری تاییدی شایع‌ترین سوگیری بین انسان‌هاست و البته خیلی هم خطرناکه! رولف دوبلی عنوان «مادر تمام خطاهای شناختی» رو به این اشتباه مغز انسان می‌ده.

شبکه‌های اجتماعی، حباب فیلتر و انفجار سوگیری تاییدی

شبکه‌های اجتماعی (مثل فیسبوک، توییتر، تیک‌تاک و یوتیوب) برای جذب مخاطبین بیشتر از الگوریتم‌های شخصی‌سازی محتوا استفاده می‌کنند. به زبون ساده این وبسایت‌ها محتوایی رو به کاربر نشون می‌دن که کاربر بپسنده! مثلا اگه در یوتیوب ویدئوی مربوط به گربه‌ها رو لایک کنید، ویدئوهای بیشتری از گربه‌ها به شما نمایش داده می‌شه و اگر این روند رو ادامه بدین تمام یوتیوب شما پر می‌شه از گربه‌ها. شاید مثال گربه چندان خطرناک به نظر نرسه، اما اگه ویدئوهای مربوط به نژادپرستی رو هم لایک کنیم همین اتفاق میوفته.

در واقع این رفتار شبکه‌های اجتماعی حباب فیلتر رو ایجاد می‌کنه، حالتی که فرد در یک حباب گیر می‌کنه، تقریبا هیچ محتوایی مخالف با نظرات خودش نمی‌بینه و هر چی می‌بینه و می‌خونه تاییدکننده‌ی نظراتش هستند! مطمئنا این حالت تشدیدکننده‌ی خطاهای مغزی فرد هست و نهایتا فرد تبدیل به یک متعصب می‌شه که نه تنها نظرات خارج از اون حباب رو قابل اعتماد نمی‌دونه، بلکه اساسا نمی‌تونه تحملشون کنه.

بهره‌کشی پروپاگاندای سیاسی از سوگیری تاییدی

سیاست مداران سلطه‌طلب سعی می‌کنن با دادن داده‌های یک سویه به جامعه (خصوصا جوانان) سوگیری تاییدی اون‌ها رو به نفع سیستم حکومتی خودشون تحریک کنن. این نظام‌ها خبرنگاران، نویسندگان و هنرمندان مخالف خودشون رو دستگیر می‌کنن تا شهروندان هر جا رو نگاه کنن مطالب و محتوای موافق با سیستم رو ببینن. فیلترینگ اینترنت در چین، برخورد با خبرنگاران توسط ترامپ، چاپ بنر ضد یهودی در آلمان نازی و تبلیغ جهاد در کتب درسی عربستان سعودی نمونه‌های معروفی از پروپاگاندای سیاسی هستند.

این پروپاگاندا خصوصا چون در کنار سوگیری به مرجعیت قرار می‌گیره می‌تونه به شدت خطرناک باشه و به صورت جمعی انسان‌ها رو به سمت رفتارهای غیر منطقی هدایت کنه.

مقابله با سوگیری تاییدی

برای رفع سوگیری تاییدی باید حواسمون باشه پردازشِ ما تحت تاثیر اعتقادمون قرار نگیره بلکه برعکس، اعتقادات و نظراتمون با تفکر منطقی دچار تغییر بشن؛ برای این هدف چند اقدام می‌تونه موثر باشه:

همیشه اولین مرحله‌ی رفع مسئله، شناخت مسئله‌ست. در بعضی مطالعات (Lilienfeld et al, 2009) ثابت شده که آموزش در خصوص خطاهای شناختی می‌تونه احتمال بروز این خطاها رو پایین بیاره. ما باید بپذیریم که مغز ما کامل نیست و احتمال داره دچار خطاهای مختلف بشه و همین طور باید تلاش کنیم خطاهای مختلفی که به طور طبیعی مغز انسان درگیرشون می‌شه رو بشناسیم.

آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آیینه شکستن خطاست! ما نه تنها باید تحملمون رو نسبت به نظرات مخالف بالا ببریم بلکه باید با آغوش باز به پیشواز کسانی بریم که نظرشون نقطه‌ مقابل نظرات ماست؛ این نظرات مخالف هستند که می‌تونن نقاط ضعف ما و اعتقاداتمون رو بهمون نشون بدن.

از درون زنگ تعصب بزدای، بر خرد راه تامل بگشای! همواره باید از تعصب دوری کنیم، هر کجا احساس کردیم در مورد موضوع خاصی بیش از حد مطمئن هستیم باید برگردیم و به خودمون شک کنیم، باید با ذره‌بین شک تفکراتمونو زیر و رو کنیم و به دنبال باگ‌های احتمالی و مثال‌های نقض بگردیم.

Credits: Andrea Lythgoe from Understanding research

برای مطالعه بیشتر

برای توضیحات تخصصی‌تر در مورد سوگیری شناختی، به فصل ۱۳ از کتاب Science Exposed نوشته شده توسط Liana Shallenberg رجوع کنید. {لینک}

برای توضیحات در خصوص علل شکل‌گیری این خطای شناختی در مغز انسان، به مقاله «What Is the Function of Confirmation Bias?» نوشته شده توسط Uwe Peters رجوع کنید. {لینک}

منابع

علاوه بر منابع معرفی شده در بخش مطالعه بیشتر، در نگارش این مطلب از منابع زیر نیز استفاده شده‌است:

  • Martin Gardner, Fads and Fallacies in the Name of Science, ISBN: 978-0486203942
  • Rolf Dobelli, The Art of Thinking Clearly, ISBN: 978-0062219695
  • R W Wood, The n-Rays, Nature, doi: 10.1038/070530a0 {Link}
  • P C Wason, On the Failure to Eliminate Hypotheses in a Conceptual Task, Quarterly Journal of Experimental Psychology, doi: 10.1080/17470216008416717 {Link}
  • Peter Frost et al, The Influence of Confirmation Bias on Memory and Source Monitoring, The Journal of General Psychology, doi: 10.1080/00221309.2015.1084987 {Link}
  • Dáša Vedejová & Vladimíra Čavojová, Confirmation bias in information search, interpretation, and memory recall: evidence from reasoning about four controversial topics, Thinking & Reasoning, doi: 10.1080/13546783.2021.1891967 {Link}
  • S O Lilienfeld et al, Giving Debiasing Away: Can Psychological Research on Correcting Cognitive Errors Promote Human Welfare?, Perspectives on Psychological Science, doi:10.1111/j.1745-6924.2009.01144.x {Link}
  • Patrick J Kiger, 10 Types of Study Bias, How stuff works. {Link}